کد مطلب:211339 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

امام صادق و سبقت در خیرات
در نشئه زندگی این عالم طبع هزارها وسائل برای تكامل نفسانی بشر آفریده شده كه البته همه آنها در حیطه قدرت و سلطه بشر نیست ولی آدمی باید تا آنجا كه میسر است از عوامل ترقی و تكامل استفاده كند تا به كمال مطلوب برسد - یكی از عوامل سیر كمالی انسان مبادرت به نیكوكاری و خیرات است كه در هر حال باشد باید به قدر استطاعت مالی و جانی در كار خیر مبادرت ورزد تا به نتیجه آن برسد.

این استفاده مبتنی بر انتهاز فرصت است كه موقع شناس باشد و از فرصت استفاده كند و كار خیری كه از او ساخته نگذارد فوت شود.

حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام به یكی از دوستان خود فرمود علیكم «باغتنام» بانتهاز الفرص بر تو باد كه از فرصت استفاده كنی فرصت را از دست ندهی اغتنام فرصت یك نعمتی است كه مانند برق می جهد و اگر از آن استفاده نشد می گذرد دیگر بازگشت ندارد آن زمان و مكان كه ظرف عمل خیر بوده فوت می گردد.

حضرت امام جعفرصادق (ع) هم این نكته لطیف را مورد توجه داشته می فرماید

اذا اهمت بشی ء من الخیر فلا تؤخره فان الله عزوجل ربما اطلع علی العبد و هو علی شی ء من الطاعه و یقول و عزتی و جلالی لا اعذبك بعدها ابدا

فرمود وقتی همت مصروف انجام كار خیری كردی تعلل نكن با مجامله و باری به هر جهت گفتن و تنبلی كار خیر را به تأخیر نیفكن كه خداوند تعالی بر بندگان خود سعادتی می فرستد و آن تمایل به طاعت است كه اگر مبادرت كرد و از فرصت استفاده نمود می فرماید به عزت و جلال خودم هیچ گاه تو را عذاب نخواهم كرد.

امام صادق علیه السلام عملا خود ترجمان این حقیقت بوده زیرا به محض آنكه اختلاف افكار سیاسی در ضعف بنی امیه ظاهر شد و امام هم نظر به مقام خلافت نداشت از فرصت استفاده كرد بساط علم و دانش را گشود و مكتب جعفری را افتتاح فرمود و در طول سی و پنج سال حداكثر آنچه



[ صفحه 151]



ممكن بود در نشر معارف دین و اشاعه فرهنگ بذل سعی فرمود و از فرصت چیزی را از دست نداد و در نتیجه قرن دوم اسلامی منبع علوم و معارف عالم بشریت گردید و مبدأ پایه گذاری یك تمدن پهناور عمیقی شد كه در جهان سیاست و مدنیت نظیر نداشته و سرمایه تمدن كنونی دنیا گردید.

امام صادق (ع) فرمود از فرصت برای سبقت در خیر استفاده كنید نیت پاك و اندیشه تابناك را در نیكوكاری و كردار و گفتار شایسته به كار برید تا موفق و سعادتمند گردید اما اگر نیت سوئی رخ داد به عكس تعلل و تسامح مفید است كه عمل خلاف عقل و منطق رخ ندهد.

فقال علیه السلام و اذ اهممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع علی العبد و هو علی شی ء من المعصیة فیقول و عزتی و جلالی لا اغفر لك بعدها ابدا. [1] .

فرمود وقتی همت كردی و تصمیم گرفتی به كاری عمل نكن شاید در آن معصیت غضب خدا قاهر شود و آن وقت است كه می فرماید به عزت و جلال خودم كه دیگر تو را نخواهم آمرزید.

پس سبقت در خیرات خودش موجب فوت و محو سیئات می گردد و چه بسا كه نیكوئی ها بدی ها را محو نماید كه ان الحسنات یذهبن السیئات نیكوكاری كه اصل و هدف تكامل انسانی است بدی را نابود می سازد و این سنت اجتماع بشر است هر كس به فضیلت و خیرات و مبرات شهرت گرفت اگر لغزش و هفواتی و خطایائی هم از او دیدند می گذرند و صرف نظر می كنند بزرگ منشی و بزرگ نفسی و مناعت طبع او سبب تكریم می گردد و چه صفت بالاتر از اینكه بشر بتواند هر نعمتی بدو رسید شكر آن را بنماید.

بدیهی است شكر نعمت فرع معرفت و شناسائی نعمت است كه انسان نعمت را بشناسد و منعم را در حد امكان دریابد و به او معرفت پیدا كند آنگاه هر كه و هر جا باشد خواه ناخواه به حكم وجدان و معرفت و به امر غریزه طبیعی شكر منعم را خواهد كرد و شكر نعمت سبب تقرب به حق می گردد و كسی كه این معنی را درك كرد می كوشد كه در خیرات و مبرات و خدمات اجتماعی سبقت می گیرد تا تقرب بیشتری به منعم حقیقی پیدا كند و لذا ما در سیره ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین می بینیم آنها در امور اجتماعی و مبادرت به خدمات



[ صفحه 152]



عمومی و سبقت در خیرات و صلات و مبرات بر همه مقدم بوده اند - و بسیار شده است كه آنها مصالح نوع را بر منافع شخصی و خانوادگی ترجیح داده و ایثار كرده اند بدون آنكه ریا و شیبه ای رخ دهد - در دلهای تاریك شبها درب خانه ضعفا رفته و امر معیشت آنها را مرتب به عهده گرفته اند و تصور این كار خیلی مشكل است.


[1] وسايل الشيعه ص 18 ج 1.